مهدی چنگيزی ، محسن ابراهيمی ، محسن آوندی
مجله کومش
سابقه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر مصرف حاد مکمل کوآنزيم Q10 بر غلظت کراتينکيناز ( CK ) و لاکتات دهيدروژناز ( LDH ) متعاقب يک جلسه فعاليت مقاومتی در دانشجويان پسر ورزشکار انجام شد.
مواد و روشها: ۲۰ دانشجوی ورزشکار (سن: ۲/۱±۲۱ سال، وزن: ۱/۸±۷۲ کيلوگرم، قد: ۳/۷±۱۷۷ سانتیمتر و شاخص توده بدن: ۷/۲±۲۳ کيلوگرم بر مترمربع) با حداقل شش ماه سابقه تمرين، بهصورت تصادفی به دو گروه مکمل کوآنزيم Q10 و دارونما تقسيم گرديدند. آزمودنیها ۱۲۰ دقيقه قبل از انجام فعاليت، مکمل کوآنزيم Q10 (200 ميلیگرم) يا دارونما (آرد) به روش دو سوکور مصرف کردند و در يک جلسه فعاليت مقاومتی دايرهای با ۷۵ درصد يک تکرار بيشينه شرکت کردند. ارزيابی شاخصهای CK و LDH در وضعيت حداقل دوازده ساعت ناشتايی در چهار مرحله قبل از مصرف مکمل يا دارونما، بلافاصله، ۲۴ و ۴۸ ساعت پس از فعاليت انجام شد.
يافتهها: نتايج نشان داد غلظت CK در گروه Q10 در اندازهگيریهای سوم (۰۰۶/۰= Р ) و چهارم (۰۳۶/۰= Р ) بهطور معنیداری پايينتر از گروه دارونما بود. اما تغييرات سطوح آنزيمی LDH بين دو گروه در هيچ کدام از اندازهگيریها معنیدار نبود (۰۵/۰ ≥ Р ).
نتيجه گيری: به طور کلی، مکملدهی حاد Q10 قبل از تمرين مقاومتی، موجب کاهش CK شده و از آسيبهای ناشی از آن در دانشجويان ورزشکار میکاهد .
واژههای کلیدی: کراتينکيناز، لاکتات دهيدروژناز، فعاليت مقاومتی،