اثر تمرین تداومی و مصرف عصاره هیدروالکلی گیاه خار مریم بر فاکتور نکروزدهنده تومور-آلفا و لپتین کبدی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار با مدل کبد چرب (فیزیولوژی ورزشی)
مجله علوم پزشکی گرگان
* فیزیولوژی ورزشی و تندرستی ایران*
مینو دادبان شهامت* ۱، اسرا عسکری۲ ، فاطمه حبیب اللهی اردهایی۳
۱- استادیار فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم انسانی، واحدآزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایران.
۲- استادیار فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم انسانی، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران.
۳- کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایران
چکیده:
زمینه و هدف: لپتین با اختلالات متابولیکی همراه بوده و ابتلاء استئاتوز کبدی به استئاتو هپاتیتیس را پیشرفت میدهد. لپتین به طور انتخابی ترشح سایتوکاین TNF-α را در پاسخ به اسید چرب اشباع شده افزایش میدهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرین تداومی و مصرف عصاره هیدروالکلی گیاه خار مریم بر فاکتور نکروزدهنده تومور-آلفا و لپتین کبدی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار با مدل کبد چرب انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۴۰ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با سن سه هفته و میانگین وزنی ۳±۱۵۹ گرم پس از دو هفته سازگاری با محیط به روش تصادفی به ۵ گروه ۸ تایی شامل جیره معمولی + سالین، جیره پر چرب + سالین (کنترل)، جیره پرچرب + مکمل، جیره پرچرب + تمرین + سالین و جیره پرچرب + تمرین + مکمل تقسیم شدند. تغذیه روزانه حیوانات ۱۰ گرم به ازای هر ۱۰۰ گرم وزن بدن موشهای صحرایی (جیره استاندارد ۱۳ درصد چربی و جیره پر چرب ۴۱ درصد چربی) به مدت ۸ هفته و مکمل سیلی مارین با دوز ۱۴۰ میلیگرم به ازای هر کیلو وزن بدن در دو هفته آخر تمرین گاواژ شد. پروتکل تمرینی پس از دو هفته سازگاری حیوانات با محیط آزمایشگاه به مدت ۸ هفته کامل تمرین هوازی تداومی شامل ۳۰ دقیقه با شدت ۷۰ تا ۷۵ درصد Vo2max روی نوارگردان انجام شد که به تعداد ۵ روز در هفته اجرا شد. پس از کشتار، نمونهها برای آنالیز بافتی به آزمایشگاه ارسال و اندازهگیری بیان پروتئینهای لپتین و TNF-α کبدی به روش الایزا و کیتهای لپتین و تومور نکروز دهنده آلفا انجام گردید.
یافتهها: غلظت لپتین کبدی در گروه تجربی دریافت کننده جیره پرچرب + تمرین هوازی تداومی + مکمل سیلیمارین (P<0.05) در مقایسه با گروه تجربی دریافت کننده جیره پرچرب + تمرین هوازی تداومی + سالین (P<0.05) کاهش آماری معنیدار بیشتری نشان داد. همچنین میزان غلظت TNF-α کبدی در گروه جیره پرچرب + سالین در مقایسه با گروه تجربی دریافت کننده جیره پرچرب + مکمل سیلیمارین (P<0.05) و گروه تجربی دریافت کننده جیره پرچرب + تمرین هوازی تداومی + سالین (P<0.05) کاهش آماری معنیدار بیشتری نشان داد. وزن موشهای صحرایی گروه جیره معمولی+سالین نسبت به تمامی گروهها تفاوت آماری معنیداری نشان داد (P<0.05).
نتیجهگیری: تاثیر توام تمرین هوازی تداومی همراه با مصرف مکمل سیلیمارین اثر معنیداری بر میزان کاهش لپتین و TNF-α در گروههای پرچرب داشت؛ اما این تغییرات در گروههای مکمل به تنهایی معنیدار نبود. بنابراین تمرینات هوازی تداومی میتواند به همراه مکمل در جهت اکسیداسیون بیشتر چربی و کاهش التهاب در بدن گردد.
واژههای کلیدی: لپتین، سیلیمارین، فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا، تمرین تداومی، فیزیولوژی ورزشی