مریم پهلوانزاده ، دکتر فرهاد رحمانی نیا، دکتر رامین شعبانی ، آناهیتا شعبانی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
مجله پزشکی زنجان
زمینه و هدف: با توجه به افزایش ناتوانی جسمانی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و کمبود اطلاعات در زمینهی تمرینات ترکیبی، این مطالعه به منظور مقایسهی تاثیرسه شیوه تمرین پیلاتس، مقاومتی وترکیبی (پیلاتس، مقاومتی) بر کیفیت زندگی، قدرت عضلانی و میزان خستگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.
روش بررسی: دراین تحقیق نیمه تجربی، ۴۴زن عضوانجمن مولتیپل اسکلروزیس شهر رشت درسال ۱۳۹۴ بهصورت هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در چهارگروه آزمون و شاهد (۱۱n=) قرار گرفتند. گروههای آزمون دریک برنامهی ۸ هفتهای نظارت شده شرکت کردند. کیفیت زندگی و خستگی به ترتیب با پرسشنامهی ۵۴ سوالی کیفیت زندگی و مقیاس اصلاح شدهی خستگی درشرایط پایه و پایان هفتهی ۴ و ۸ و قدرت عضلانی درشرایط پایه و پایان هفته ۸ با دینامومتر ارزیابی شدند. اطلاعات با استفاده از تحلیل کوواریانس و ازمون تعقیبی LSD مورد تحلیل قرارگرفتند.
یافتهها: تفاوت آماری معنیداری در تغییر نمرات کیفیت زندگی بین پیش آزمون، ۴و ۸ هفته پس از مداخلهی تمرینی در ۴ گروه مورد مطالعه بهدست آمد (۰۵/۰P≤). بیشترین مقدار افزایش کیفیت زندگی مربوط به گروه تمرینی پیلاتس بود (۰۵/۰P≤). تفاوت آماری معنیداری بین میانگین قدرت دست برتر و غیر برتر در پس آزمون در بین ۴ گروه پس از ۸ هفته وجود داشت (۰۵/۰P≤). تغییرات قدرت دست غیربرتر در پس آزمون تفاوت آماری معنیداری را نشان داد (۰۵/۰P≤) و آزمون LSD نیز نشان داد که بین گروه کنترل وتمرین ترکیبی تفاوت آماری معنیداری وجود داشته است (۰۲۱/۰P=). نمرات پرسشنامه خستگی بعد از ۴ و ۸ هفته در ۴ گروه تفاوت آماری معنیداری نداشت (۰۵/۰P>).
نتیجه گیری: شیوهی تمرین پیلاتس تاثیر معنیداری در بهبود کیفیت زندگی و تمرین ترکیبی افزایش معنیداری در قدرت عضلانی آزمودنیها داشت. متخصصان مربوطه میتوانند از این تمرینات بهعنوان یک درمان مکمل در کنار درمانهای دارویی برای بیماران مولتیپل اسکلروزیس استفاده کنند.
واژگان کلیدی: مولتیپل اسکلروزیس، خستگی، کیفیت زندگی، قدرت عضلانی، تمرین ترکیبی،