مرضيه ثاقبجو، زهره دادی خليران، محمد اسماعيل افضلپور، مهدی هدايتی ، علی يعقوبی
زمينه و هدف: برخی متغيرهای فيزيولوژيکی و روانی، ريتم شبانهروزی و يا تغييرات دورهای دارند و بسياری از پاسخهای فيزيولوژيکی به فعاليتهای ورزشی، متأثّر از زمان و ساعت روز میباشند. با توجه به تأثير تمرينات ورزشی بر شاخصهای پيشگويیکننده بيماریهای قلبی- عروقی، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثير زمان روز بر سطوح پروتئين واکنشی C و ليپيدهای پلاسما پس از يک مرحله فعاليت ورزشی درماندهساز در زنان جوان سالم در شهر بيرجند، در سال ۱۳۹۰ انجام شد.
روش تحقيق: اين مطالعه، در قالب طرح نيمهتجربی قبل و بعد انجام شد. ۴۴ دختر فعّال (با ميانگين سنّی ۲۴/۱±۵۹/۲۱ سال و نمايه توده بدنی ۷۴/۲±۱۱/۲۱ کيلوگرم بر متر مربع) بهصورت تصادفی، در ۲ گروه تجربی و ۲ گروه شاهد قرار گرفتند. گروههای تجربی، آزمون بيشينه نوارگردان بروس را متعاقب ۱۲ ساعت ناشتايی، در ساعت ۸ صبح و ۶ بعد از ظهر انجام دادند. نمونههای خون، قبل و بلافاصله بعد از تمرين، از وريد بازويی آزمودنیهای گروههای تجربی و کنترل جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آزمون آناليز واريانس دوطرفه، تجزيه و تحليل شد.
يافتهها: کاهش معنیدار سطح CRP در پسآزمون تمرين عصر در مقايسه با پيشآزمون مشاهده شد (۰۰۸/۰=P)؛ درحالیکه تغييرات CRP متعاقب تمرين صبح در مقايسه با پيشآزمون، تغيير معنیداری نداشت. سطح TGپلاسما متعاقب هر دو تمرين صبح و عصر، افزايش معنیداری را نشان داد (۰۰۲/۰=P). تغييرات معنیداری در سطوح LDL، TCو HDL متعاقب تمرين صبح و عصر مشاهده نشد.
نتيجهگيری: با تأکيد بر پاسخ CRP، به نظر میرسد انجام تمرين شديد در وهله عصر نسبت به تمرين شديد در صبح، کمخطرتر بوده و ايمنی بيشتری فراهم میکند.
واژههاي كليدي: فعالیت ورزشی صبحگاهی، فعالیت ورزشی عصرگاهی، آزمون نوارگردان بروس، پروتئین واکنشی C، نیمرخ لیپیدی،