پوران معدنی *، سید محسن آوندی، روح الله حق شناس، عباس پاکدل
مجله کومش
سابقه و هدف: هدف از این تحقیق بررسی اثر ترکیبی هشت هفته تمرین مقاومتی شدید و مصرف مکمل زنجبیل برترکیب بدن، شاخص توده بدنی (Body Mass Index, BMI) و نسبت دور کمر به باسن (Waist to Hip Ratio, WHR) در زنان چاق است.
مواد و روشها: آزمودنیهای این پژوهش ۱۸ زن چاق در دسترس (با میانگین سن ۴۵/۶±۱۱/۳۰ سال، وزن ۴۰/۱۲±۴۶/۸۲ کیلوگرم و BMI 99/3±۶۰/۳۱ کیلوگرم بر مترمربع) بوده که با آرایش تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی+ مکملدهی زنجبیل (۱۰=n) و گروه تمرین مقاومتی+ دارونما (۸=n) تقسیم شدند. گروهها به مدت هشت هفته، هر هفته ۳ بار (مجموعاً ۲۴جلسه) تمرین مقاومتی شدید انجام دادند. حرکات مقاومتی در هر جلسه شامل ۸ حرکت با آرایش بالاتنه- پایینتنه بود که با شدت ۸۰ تا ۸۵ یک تکرار بیشینه (RM1) و در سه نوبت با فاصله استراحتی ۲۰ ثانیهای بین نوبتها اجرا گردید. قبل و بعد از هشت هفته پروتکل تمرین، جهت ارزیابی ترکیب بدن ازروش بیوالکتریکال ایمپدانس با دستگاه مدل BOCAX1 استفاده شد. گروه مکمل، کپسولهای حاوی مکمل زنجبیل (زینتوماساخت شرکت گلدارو) را روزی ۱۰۰۰ میلیگرم در دو وعده صبح و شب بعد از صرف غذا مصرف کردند. همچنین گروه دارونما، به میزان ۵۰۰ میلیگرم نشاسته درکپسولهای ژلاتینی مشابه با مکمل زنجبیل و به روش دوسوکور مصرف کردند.
یافتهها: مقایسه میزان تغییرات در هورومونهای سیستم ایمنی در دو گروه مورد مطالعه و نیز متغیرهای عمومی این مطالعه نشان داد که دو گروه در میزان تغییرات وزن بدن و توده چربی تفاوت معنیداری را نشان دادهاند اما در سایر متغیرها تفاوت معنیداری مشاهده نشد (۰۵/۰p>).
نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرینات مقاومتی به تنهایی میتواند تاثیرات مثبت بیشتری در مقایسه با تمرینات مقاومتی به همراه مکمل زنجبیل ایجاد کند. شاید طولانیتر کردن مدت استفاده از مکمل و یا تغییر میزان آن همراه با تمرینات مقاومتی حتی تکرار مطالعه حاضر در جمعیتی بزرگتر بتواند نتایج متفاوتی ایجاد کند. مطالعات آتی میتواند با نگاهی تازه به تمرینات مقاومتی و مکملهای گیاهی در گروههای مختلف جمعیتی نتایج متفاوتی را گزارش نمایند.
واژههای کلیدی: ترکیب بدن، تمرین مقاومتی، زنجبیل، شاخص توده بدن