فیزیولوژی ورزشی و تندرستی ایران
تأثیر ورزش بر ترکیبات بزاق
ترشح بزاق
سیستم عصبی پاراسمپاتیک و سمپاتیک ترشح بزاق را تنظیم می کند. هر کدام تأثیر متفاوتی بر ترشح آن دارند. هنگامی که سیستم عصبی سمپاتیک ترشح بزاق را تحریک می کند، بیشتر از پروتئین هایی مانند α-آمیلاز و سیستاتین تشکیل می شود. هنگامی که سیستم پاراسمپاتیک ترشح بزاق را تحریک می کند، حجم آن عمدتاً افزایش می یابد. به نظر می رسد ورزش سرعت جریان بزاق و ترشح پروتئین (به عنوان مثال آمیلاز، لیزوزیم و MUC5B) را افزایش می دهد. کاهش جریان بزاق ممکن است بر غلظت مواد بزاق مانند متابولیت ها تأثیر بگذارد. نقش محافظتی S-IgA به میزان ترشح آن بستگی دارد. گزارش شده است که در افراد سالم، بزاق تحریک نشده در حالت استراحت با سرعت ۰٫۳۰-۰٫۶۵ میلی لیتر در دقیقه ترشح می شود، در حالی که بزاق تحریک شده با سرعت ۱٫۵-۶٫۰ میلی لیتر در دقیقه جریان می یابد. سرعت جریان بزاق در طول ورزش به میزان ترشح ۰٫۷۸-۰٫۹۴ افزایش می یابد و پس از بهبودی کاهش می یابد. تحت تمرینات بدنی، با افزایش سرعت جریان بزاق، هماهنگی Na+ و HCO3 افزایش مییابد. Na+، Ca2+، Cl−، HCO3 و پروتئین ها افزایش می یابند، در حالی که K+ تغییر کمی نشان می دهد. به دنبال فعالیت ورزشی، افزایش پروتئین های بزاق ممکن است با فعالیت آدرنرژیک همراه باشد. افزایش کاتکولآمین های پلاسما نیز ممکن است باعث افزایش آلفا آمیلاز در طول ورزش شود. کورتیزول بزاق و سرم به صورت خطی با شدت ورزش افزایش می یابد. ترشح سیستاتین های نوع S و سیستاتین C نیز با ورزش بدنی افزایش می یابد. ورزش، انجام شده در شرایط نورموکسی و هیپوکسی، بر سرعت جریان بزاق یا غلظت آلفا آمیلاز تأثیری ندارد. از سوی دیگر، هیپوکسی حاد باعث افزایش میانگین سرعت جریان بزاق، هم در حالت استراحت و هم بعد از ورزش و کاهش میانگین غلظت K+ بزاق، در حالت استراحت و بعد از ورزش میشود. علاوه بر این، مصرف غذا در طول ورزش، سرعت جریان بزاق و ترشح پروتئینهای خاص مانند لیزوزیم و آلفا آمیلاز را افزایش میدهد، اما ترشح s-IgA را افزایش نمیدهد.
آلفا آمیلاز بزاقی
برخی از پروتئین های غیر ایمونولوژیک بزاق می توانند از چسبیدن باکتری ها به حفره دهان جلوگیری کنند. یک پروتئین آلفا آمیلاز می تواند به چندین باکتری دهان متصل شود. آلفا آمیلاز بزاقی آنزیم غالب در بزاق است. این ماده مسئول تجزیه نشاسته و گلیکوژن به مالتوز است و به عنوان یک نشانگر زیستی فعال کننده سیستم عصبی سمپاتیک استفاده شده است. هر دو آلفا آمیلاز بزاقی و کورتیزول به عنوان نشانگر برای پاسخ استرس ناشی از فعالیت عمل می کنند. با این حال، فعالیت آ-آمیلاز بزاقی یک نشانگر استرس ناشی از ورزش حساس تر از کورتیزول است، زیرا به صورت محلی در غدد بزاقی تولید می شود که توسط سیستم عصبی خودمختار کنترل می شود. کورتیزول از خون به بزاق منتقل می شود. آگونیست های بتا آدرنرژیک قادر به تحریک آزادسازی آلفا آمیلاز بزاقی بدون افزایش جریان بزاق هستند. آ-آمیلاز بزاقی در ورزش حاد افزایش می یابد و مقدار آن به شدت تمرین بستگی داشت. به نظر می رسد دو ساعت ورزش متوسط منجر به افزایش فعالیت آلفا آمیلاز بزاقی می شود. غلظت آ-آمیلاز بزاقی سطوح کاتکولآمین های پلاسما، به ویژه نوراپی نفرین را در شرایط استرس زا و شاید نقطه پایانی مستقیم تری از فعالیت کاتکول آمین ها پیش بینی می کند. پاسخهای آ-آمیلاز بزاقی در عرض یک تا چند دقیقه سریعتر مشخص می شود، حتی سریعتر از سطح کورتیزول خون و پس از حذف عامل استرس (ورزش) به سرعت کاهش مییابد.
همچنین میکروRNA های بزاقی می توانند فرآیندهای بیولوژیکی حیاتی مرتبط با تروما، مانند هیپوکسی، نوروژنز، ترمیم آکسون و مرگ سلولی را منعکس کنند. به نظر می رسد MicroRNA ها که از بزاق بیان می شوند، یک جایگزین دقیق غیرتهاجمی برای تشخیص آسیب مغزی تروماتیک ناشی از ضربه مغزی باشند. ورزش همچنین اثراتی بر لاکتات، کورتیزول بزاقی (S-کورتیزول)، استروئیدها-تستوسترون، ایمونوگلوبولین بزاقی A، ایمونوگلوبولین G (IgG) و ایمونوگلوبولین M (IgM)، اسید اوریک دارد.
آدرس مقاله: