ابوذر جوربنیان۱؛ حمید محبی ۲
۱٫دانشجوی دکتری فیزیولوژی ورزشی، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه گیلان، ایران
۲دکتری تخصصی، استاد، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه گیلان، ایران
مجله علوم زیستی ورزشی
کیده
مقاومت به انسولین ناشی از مصرف مواد غذایی پرچرب، با متابولیتهای چربی درونعضلانی ارتباط دارد. هدف از مطالعۀ حاضر، بررسی اثر تمرین هوازی، محدودیت رژیم غذایی و ترکیب آنها بر مقاومت به انسولین از طریق تغییرات دی آسیل گلسیرول درونعضلانی در موشهای صحرایی نر چاق بود. از ۵۶ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزن ۶/۱۲±۵/۱۹۴ گرم بهعنوان نمونه استفاده شد. ۴۸ سر موش به مدت ۱۸ هفته رژیم غذایی پرچرب مصرف کردند و به ۸ سر موش غذای نرمال داده شد. سپس، موشهای تحت رژیم غذایی پرچرب، به گروههای کنترل، تمرین هوازی، محدودیت رژیم غذایی و ترکیبی (تمرین هوازی و محدودیت رژیم غذایی) تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی به مدت ۱۰ هفته و با شدت ۲۸ متر بر دقیقه دویدند. گروه محدودیت رژیم غذایی ۲۵ درصد از غذای مصرفیشان کاسته شد و گروه ترکیبی، بهصورت یک روز در میان تحت تمرین هوازی و محدودیت رژیم غذایی قرار گرفتند. نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد که وزن موشها پس از ۱۸ هفته مصرف رژیم غذایی پرچرب افزایش یافت (۰۵/۰>P). همچنین، تفاوت معناداری بین سطوح دی آسیل گلیسرول عضله و سطوح سرمی انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین گروههای تمرین هوازی، محدودیت کالری و ترکیبی با گروه غذای پرچرب وجود دارد (۰۵/۰>P). سطوح PKC-θ در گروههای تعادل منفی انرژی کاهش یافت (۰۵/۰>P) و تفاوت معناداری بین سطوح GLUT4 گروههای تمرین هوازی و ترکیبی در مقایسه با گروه غذای پرچرب، مشاهده شد (۰۵/۰>P). نتایج این مطالعه نشان داد که روشهای تعادل منفی انرژی حتی همراه با مصرف غذای پرچرب میتواند سبب کاهش دی آسیل گلیسرول عضلۀ اسکلتی شود که تا حد زیادی با بهبود مقاومت به انسولین همسوست.
کلیدواژهها
پروتئین ناقل گلوکز؛ تعادل منفی انرژی؛ تمرین هوازی؛ چاقی؛ محدودیت کالری